منجی زندگی من

ساخت وبلاگ
سلام منجی جانمدیشب شب احیا بوددعایم کردی؟خوشا بحالتدیشب حرم بودمدعایت کردماما دعایم به نفع خودم بود تا تودعا کردم برگردی پیش خودمدعا کردم نروی پیش خدایتاخر من چه گناهی کردمدیگر خداهم دلش برایم میسوزدشب هایی که دلم هوای گریه دارد هوایم را دارددیشب مکالمه هایمان را میخواندمخانم جان گفتن هایت رادلم میلرزیدچشمانم میلرزیدیادت هست میگفتی دلبری نکن خانمما طاقت اینه منجی زندگی من...ادامه مطلب
ما را در سایت منجی زندگی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zahrayyam بازدید : 4 تاريخ : يکشنبه 9 ارديبهشت 1397 ساعت: 12:59

شنیدی میگویند هر چه بیشتر از چیزی خوشت آید بیشتر میبینیاین روزها هر چی ادم مذهبی است جلوی چشمان من استخدایا انصاف نیست هامن تازه بچه شیعه ام را از دست داده امتازه شده ام آنچه او میخواستتازه شده ام دخترک محجبهکه تحقیر نگاه های دیگرانزخم زبان های دوستانبد نگاه کردن هاتیکه انداختن هارا با جان و دل میپذیرمتازه تحولم را حس میکنمانگار تازه مسلمان شده امدر کنار تما منجی زندگی من...ادامه مطلب
ما را در سایت منجی زندگی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zahrayyam بازدید : 12 تاريخ : يکشنبه 9 ارديبهشت 1397 ساعت: 12:59

چند هفته پیش تازه هایی را درباره بچه شیعه ام فهمیده ام

خودم هم باورم نمیشد

که خودش نبوده

که تمامش شاید بازی ای بوده که دوستانم میگفتند

باور یک تازه مسلمان را بهم ریختن

درد دارد

خیلی هم سخت است

یکدفعه بت باور هایت

منجی زندگی ات

کسی که محبتش

ایمانش

اخلاصش

عطوفتش را قبول داشتی

تمامی باور هایت را بهم بریزد

تصمیم های جدیدی گرفته ام

شاید غلط اما همین قدر می توانم

منجی زندگی من...
ما را در سایت منجی زندگی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zahrayyam بازدید : 9 تاريخ : يکشنبه 9 ارديبهشت 1397 ساعت: 12:59

گاهی آدم خجالت میکشد  از رفتار هایی که میکند میدانید دلم از خودم گرفته از خودی که دچار تحول شده ولی نشدهاز منی که هنوز هم نمیتوانم از رفتار های گذشته بگذرم ان روز قرار داشتیم با دوستانم به حرم برویم در خانه ساق دست هایم را پوشیدم حجاب کامل زدم شالم را محکم بستم اما وقتی جلوی جاکفشی رسیدم صندل های با منجی زندگی من...ادامه مطلب
ما را در سایت منجی زندگی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zahrayyam بازدید : 42 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 21:13

هنوز هم به او فکر میکنم امروز که به او فکر میکردمیاد جانا گفتن هایش افتادم یاد بانو گفتن هایش یاد خانومم هایش یاد خاطراتمان یاد آن روزی که مثل بچه ها برایش حرف زدمو میگفت دلم طاقت ندارد ها بانو جان یاد آن روزی که گفت دوست داشتنی ترین موجود کوچک زندگیم هستی یاد سال تحویلمان روز بانو را به من هم تبریک منجی زندگی من...ادامه مطلب
ما را در سایت منجی زندگی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zahrayyam بازدید : 12 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 21:13